ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
شبی آرام در گوشم
ترنُّم کرد و با من گفت:عزیزم دوستت دارم!
و پژواک نفس هایش
تمام عمر یادم ماند...
"دروغش" را چه زیبا گفت...
"حقیقت" هم اگر آن لحظه آن جا بود, به سحرش مبتلا می گشت!
نمی دانم طلسمی را که بر من خواند, کدامین حرز فاتح, باز خواهد کرد...
و شاید هم به جبری مطلقم محکوم...
که تا روحم در این تن زندگی دارد, شبم مسحور اُوراد همان یک جمله اش باشد: عزیزم دوستت دارم!!!
مینو.م
تاریخ انتشار ۱۹ اسفند ۹۳
ترنم (taranom):آواز عاشقانه
اوراد:جمع ورد, دعا
حرز:دعای زیر لب
پژواک:انعکاس صوت
مسحور:جادو شده
www.delnegar.rozblog.com