زهرا موسی پور فومنی (شاعر و ترانه سرا )

زهرا موسی پور فومنی (شاعر و ترانه سرا )

نگارنده‌ی مجموعه غزلِ (خواب بی تعبیر)_نشرِ پارسی‌سرا
زهرا موسی پور فومنی (شاعر و ترانه سرا )

زهرا موسی پور فومنی (شاعر و ترانه سرا )

نگارنده‌ی مجموعه غزلِ (خواب بی تعبیر)_نشرِ پارسی‌سرا

گونه ی نادر

مجموعه ی غصّه های دنیا، شاعر
تنهایِ نشسته رو به دریا، شاعر
یک گونه ی نادر و عجیب از انسان
مدفون شده در خیال و رؤیا، شاعر!
#زهرا_موسی_پور

هوا خَف ژنده( تالشی)

هوا خَف ژَندَه دیل نی اَی کو بدتر
غم و غْرصَه پَلاس آبَه چْمْه سَر
کَلاچِن تا بومونن چاکَ کفتر
نِشا ژَندِن دِه اْم باغون دیلَه پَر!
#زهرا_موسی_پور

هوا خَف ژنده( تالشی)

هوا خَف ژَندَه دیل نی اَی کو بدتر
غم و غْرصَه پَلاس آبَه چْمْه سَر
کَلاچِن تا بومونن چاکَ کفتر
نِشا ژَندِن دِه اْم باغون دیلَه پَر!
#زهرا_موسی_پور

هرگز

پنـــــاه من این جا فقط تــــــــــــرانه و شعـــــر ستـــــ

که با جز این دو ندارم رفاقتـــــی هرگــــــــــز...

زهرا موسی پور

شهود

#شهیدان_شاهدند!
آرامش این خاک به تو مدیون ست
امّا دلت از خوابِ من و ما خون ست
تصویر شهود سبز تو تا به ابد
در خاطرِ سرخ کرخه و کارون ست
#زهرا_موسی_پور

خدایت کردم

نشنیده گرفته ای صدایت کردم
جانی که نداشتم فدایت کردم
یادت نرود زندگی ام دست تو بود
در معبدِ مرگ، مـــن خدایت کردم!
#زهرا_موسی_پور

خلاصم کن...

ای کاش به پایان برسد تنهایی
شب های دراز و سردِ بی فردایی
یک بار خلاصم کن و پاسخ گو باش
آیا به ملاقاتِ دلم می آیی؟
#زهرا_موسی_پور

جایم را...

با عشق بمیران تنِ رُسوایم را
یا تجزیه کن تمام اجزایم را
هر کار دلت خواسته، انجام بده
امّا به کسی نده فقط جایم را !
#زهرا_موسی_پور

تقدیم به مُنجی عصر.

باید که تمام جمعه از عشق سرود
یا منتظر حضور یک مهمان بود
با آن که نیامد و نمی آید زود
از ما به روانِ حضرتش باد درود
#زهرا_موسی_پور

سعی ام...

سعی ام همه این بود که عاشق باشم
گیرنده ی امواج حقایق باشم
از عشق که سهمی به دل من نرسید
شاید به وصالِ مرگـــــــــ لایق باشم!
#زهرا موسی پور

دوباره

هر اخم تو می کُشد مرا صد ها بار
تا آن که شوم از این دقایق بیزار
حالا که فقط مرغ تو یک پا دارد
بگذار دوباره گم شوم در سیگار!!
#زهرا_موسی_پور

جمله ی مشترک

"تنهایی من بدونِ تو پا بر جا ست"
این جمله ی مشترک، صدای دل ما ست
هم عشق یکی و هم خداوند یکی
هر چیز به غیر از این دو باشد، میرا ست
#زهرا_موسی_پور

جمله ی مشترک

"تنهایی من بدونِ تو پا بر جا ست"
این جمله ی مشترک، صدای دل ما ست
هم عشق یکی و هم خداوند یکی
هر چیز به غیر از این دو باشد، میرا ست
#زهرا_موسی_پور

پیدا نشوم

در عشق تو گم شدم که پیدا نشوم
همزادِ شبی بدون فردا نشوم
باید به تو اقتدا کنم، تا یک عمر
مشمول عبادتی فُرادا نشوم!

#زهرا_موسی_پور

پیدا نشوم

در عشق تو گم شدم که پیدا نشوم
همزادِ شبی بدون فردا نشوم
باید به تو اقتدا کنم، تا یک عمر
مشمول عبادتی فُرادا نشوم!

#زهرا_موسی_پور

از دور...

گفتم از درد بگویم شاید
دل بی رحمت را نَمه ای نرم کنم!
و اگر عمری بود 
این زن تنها را به تو و
عشق تو دلگرم کنم...
دیدم امّا سنگ ست،
قلب خاکستری بی جانت!!
_باید از خیر وجود تو گذشت._
باید این جا ماند و
گاه گاهی از دور
خنده هایت را دید
یا که آرام آرام
از لب خاطره ها 
قصّه ای از تو شنید.
شاید این قسمت من بود که تا...
اَبدالدّهر بمانم تنها.

#زهرا_موسی_پور

عشـــــق

از شهر تو می روم به یک آبـــــادی
شـــــاید که دوباره گم شوم در شادی
من  زنده به عشـــــق بودم امّا_ عمری
با هرزگـــی ات مرا به کشتن دادی
#زهرا_موسی_پور

چانه

بر روی بهای شعر هم چانه زدی
بستی به لبِ ترانه قفلی ابدی
با موج سواری و سیاست بازی
هرگز نشدی میان مردم عددی
#زهرا _موسی_ پور

خلسه

از عشق تو سیگار کشیدم امشب

تا مزّه ی خَلسه را چشیدم امشب

انگیزه ی شاعرانگی هایم را
حتّی به رخِ خدا کشیدم امشب!
#زهرا_موسی_پور

بیداد

یک جای کار و بارَت
ایراد دارد ای تو
اندیشه هات بوی
بیداد دارد ای تو
از رحمت و مودّت 
بین دو زوج گفتی
اما برای این تک
هرگز نبود جفتی...
#زهرا _موسی _پور


واژِ دو حرفی

هیچ کس نیست
بفهمد "غـــــم" مرموزی را
که وجودم همه
درگیرِ گرفتاری اوست
من پس وَهله ی تردید،
یقین کردم که
فقط این "واژِ دو حرفی" ست
برایم یک دوست!!
#زهرا_موسی_پور

☆واژ دو حرفی : غم

رنج مکرّر

گفتم: ای عشق، به تدریج 

من از دوری تو خواهم مُرد

سنگدل گفت که شاعر
به همین رنج مکرّر زنده ست!!
#زهرا_موسی _پور

رنج مکرّر

گفتم: ای عشق، به تدریج 

من از دوری تو خواهم مُرد

سنگدل گفت که شاعر
به همین رنج مکرّر زنده ست!!
#زهرا_موسی _پور

رنج مکرّر

گفتم: ای عشق، به تدریج 

من از دوری تو خواهم مُرد

سنگدل گفت که شاعر
به همین رنج مکرّر زنده ست!!
#زهرا_موسی _پور

مرگ

ای مرگ بیا و تا ابد خوابم کن
در قالبِ عکس کهنه ای قابم کن
بگذار که دختری اثیری باشم
یا بوته ی نیلوفر مردابم کن!
#زهرا_موسی_پور

انتحار

حالا که به عشق خود مرا می سوزی
ای کاش برای تو بمیرم روزی
از شیوه ی انتحاری ام خواهم گفت
هر چند خودت لب مرا می دوزی!
#زهرا_موسی_پور

خیانت

من می گذرم از تو که  آزاد شَوی
دنبال حقایقی که گفتی بِرَوی
حالا که به عشق من خیانت کردی
صد سال پیِ سراب باید بِدَوی!
#زهرا_موسی_پور

حال را دریاب

آمدی ای عشق بعد از سال ها
خسته از بحرانِ قیل و قال ها
حــــــــــال را دریاب و با من جمع شو
بعدِ تفریقِ همه جنجال ها...
#زهرا_موسی_پور

حالا که دلم خون ست...

حالا که دلم خون ست
تنهام رها کردی
 در عین خیالت نیست
با من تو چه ها کردی

یک گوشه نشستی و
از بخت طلب کاری
گردن نگرفتی که
تقصیر، خودت داری

تو شاهد این رنجی
رنج من و اشعارم
هر روز زدی امّا
صدها گره در کارم

در حالت عادی نیست
شخصیّت و رفتارت
مَسخی و نمی دانی
جرز ست به دیوارت

ثابت شده نا مردی
حاشا نکنی این را
ملّت همه می دانند
از تو زده شد زهرا !

#زهرا_موسی_پور

در غیابت... (بداهه)

رفتی و در خیال تو غرقم
در درون  هم صدا شدم با غم
دوستت دارم از تهِ قلبم
رفتنت  نیست ذرّه ای حقّم

گفته بودم که بی تو می میرم
با عجل هفته هاست درگیرم
بر تو هرگز گلایه وارد نیست
تُف به  اجبار شومِ تقدیرم

گفته بودی که سخت مجبوری
تن دهی بر روند این دوری
بر خلاف تمایلِ قلبی
بروی از کنار من، زوری

گریه ام زیر خنده پنهان شد
خانه ام هم شبیه زندان شد
شکوه ام از خدا که شاهد بود
در غیابت به نُوبه عنوان شد...

#زهرا_موسی_پور

فنا و بقا

نه از غریبه نه از آشنا، نکن بانو
گداییِ نَمه ای عشق و مهربانی را
به حصرِ پیله ی تنهایی ات بمان امّا
فنا نده به امیدِ بقا جوانی را...
#زهرا_موسی_پور

طعنه

جز ترس نبود عایدم از این عشق
تخریب شده روان و تن از این عشق
رسوا و پشیمانم و تنها ، دنیا
هر روز به من طعنه نزن از این عشق
#زهرا_موسی_پور

طعنه

جز ترس نبود سهم من از این عشق
تخریب شده روان و تن از این عشق
رسوا و پشیمانم و تنها ، دنیا
هر روز نزن طعنه به من از این عشق
#زهرا_موسی_پور

دوران طلایی...

دوران طلایی من و زندگی ام
از آمدنِ عشق تو آغاز شده
در معبد بی خدای باور هایم
با نور الهیِ تو اعجاز شده...
#زهرا_موسی_پور

جوهره ی الهی

نَــــــــر بود نه مرد او که از شهوت گفت
زن باش، نه ماده ای هوس آلوده
از جوهره یِ الهی اش آگاه ست
آن کس که جدا از این حَواشی بوده!
#زهرا_موسی_پور

همزاد خدا

بی شک ابدی یست عشق پاک و ازلی
در این جملات نیست امّا و ولی
هر ذهن ظریف و عارفی می داند
همزاد خداست بر زمین شخصِ "علی"
#زهرا_موسی_پور

همزاد خدا

بی شک ابدی یست عشق پاک و ازلی
در این جملات نیست امّا و ولی
هر ذهن ظریف و عارفی می داند
همزاد خداست بر زمین شخصِ "علی"
#زهرا_موسی_پور

همزاد خدا

بی شک ابدی یست عشق پاک و ازلی
در این جملات نیست امّا و ولی
هر ذهن ظریف و عارفی می داند
همزاد خداست بر زمین شخصِ "علی"
#زهرا_موسی_پور

حتم دارم...

جوشش شعر من از عشق تو آغاز شده
حتم دارم که در این واقعه اعجاز شده
با همان بوسه ی آن روزِ تو بر لب هایم
روزنِ نور به تاریکِ شبم باز شده...
#زهرا_موسی_پور

منِ خودم

من از تو و این منِ خودم می ترسم
باور بکن از تنِ خودم می ترسم
گاهی که به فکر خود زنی می افتم
از ایده ی کشتن خودم می ترسم
#زهرا_موسی_پور

بِداهه ی قدر

شبی بالاتر از درک من و ما
نشان اعتبار آل طاها
نزول سبز یک منظومه ی ناب
که بیدارت کند از عالم خواب
ملائک بر زمین پا می گذارند
به حق ما دعا جا می گذراند
شبی که ناجیِ حافظ شد از غم
شبی که من به زیباییش غرقم
که فجرش آخرِ خَیر و سلام ست
هزاران نکته در این یک کلام ست...
#زهرا_موسی_پور

نان و پنیر و ریحان

در سفره یِ شاعرانه امنان دارم
مقدار کمی پنیر و ریحان دارم
سرمایه ی من فقط همین ست که سخت
بر معجزه های عشق ایمان دارم!
#زهرا_موسی_پور

بس نیست؟

از بلبل و گل آن همه گفتی بس نیست؟
بی دغدغه از عشق شنُفتی بس نیست؟
با غفلت روز مرّه ات، ای شاعر
این گونه که در سراب خفتی بس نیست؟!
#زهرا_موسی_پور

سرباز

بیدار بِایست، بی امیدِ ترخیص
مرگ آمده سان ببیند از تو سرباز
با خنده نبند بندِ پوتینت را
شاید که به قعر درّه برگردی باز!!
#زهرا_موسی_پور
☆سان : رِ ژه

که جمعه ای نشد...

اگر زمین و زمان خوانده اند آیه ی یأس
امیدِ آمدنت کم نشد از این اشعار
فقط نگاه کن و صادقانه شاهد باش
که جمعه ای نشد از دوری ات نباشم زار
#زهرا_موسی_پور

حتّی تو هم.

تنها تر از تنها منم
درگیرِ دشمن ها  منم
جا مانده ی تن ها منم
حتّی تو هم بیگانه ای

دشمن فراوان، دوست کم
هر آن چه که نیکوست کم
این جا اگر آهوست کم
گرگینه ی دیوانه ای

همراه و هم رازت شدم
رقّاصه ی سازت شدم
برنامه پردازت شدم
مصنوعِ بی پروانه ای

نقشت سیاهی لشگر ست
بود و نبودت ابتر ست
از تو نگفتن بهتر ست
نا خوانده ی این خانه ای

از شعر هایم دور شو
بی خیر بودی، کور شو
یا مُرده ای در گور شو
دیگر نباف افسانه ای...
#زهرا_موسی_پور (بداهه)