زهرا موسی پور فومنی (شاعر و ترانه سرا )

زهرا موسی پور فومنی (شاعر و ترانه سرا )

نگارنده‌ی مجموعه غزلِ (خواب بی تعبیر)_نشرِ پارسی‌سرا
زهرا موسی پور فومنی (شاعر و ترانه سرا )

زهرا موسی پور فومنی (شاعر و ترانه سرا )

نگارنده‌ی مجموعه غزلِ (خواب بی تعبیر)_نشرِ پارسی‌سرا

نیش

زخمی که بر شعرم زدی

از طعنه هایت روز و شب

هرگــز ندیده شاعـــــری

در صنف دنیایِ ادب


با این که عقرب نیستی

زهرت از آن سمّی تر ست

درگیـــــر کردی مدّتی

کلّ وجودم را به تب


با نیشخنــد موذی اَت

از مار کُبـــــرا بد تری

 فوراً فلج می سازد آن

هر نوع سلّولِ عصب


هرگـــــز نبوده ذرّه ای

از مِهــــر من در سینه ات

معجونِ تلخ حرف هات

عمری مرا سوزانده لب...


زهرا موسی پور(مینو.م)

جمعه ها

گفتند که جمعه ها تعلّق دارد


بر صاحبِـــــ انتظار یعنـی « مهدی »


امّا من و نسلِ عاشقم معتقدیم


هر لحظـه ی روزگـار یعنـی « مهدی »


زهرا موسی پور(مینو.م)

مهر در شهریور

 درگیریِ پاییز و خـــــیابــــان و درختـــــ


با شرڪتِـــــ برگـــــ و باد خواهد شد سختـــــ


پا پیش نهاده مِهـــر در شهریور


تا این ڪه خیالِ عابـــــران گردد تختـــــ


زهرا موسی پور(مینو.م)

شهریور ۹۴

ناچار

روزی ڪه خلافِ وعده اش ثابت شد


دلگیـــــر شدم، ولی نگفتم چیزی


ناچار_ برای تا اَبد دل ڪندم


از حسّ زنانه ام، شبی پاییزی !


زهرا موسی پور(مینو.م)

نفرت

در اوّلِ بازی ڪه به پا شد جنجـــــال

اندوه  تَڪیده بود ما را، احـــــوال

روزی ڪه به عشقِ دیگری ترڪم ڪرد

قلبم شده از نفرتـــــِ او مالامال!


زهرا موسی پور(مینو.م)

دلیل سردی ات...

از Home تو وارد شدم

در سرزمین Post هاتـــــ


یکـــ روز بعد از این که ما

با یکدِگر کردیم Cut


دیدم دلیلِ سردی اتــــ

آن روز ها با من چه بود :


دزدیده بودند از تو دل،

صد ها  Friend و دافـــِ Hot



زهرا موسی پور(مینو.م)


جنگ

ای "جنگـــــ" بگو چه ڪرده ای با انسان


این گونه ڪه ڪُشته ای  _خدا_ را آسان


بی رحم تر از تو باز هم تو... تو... تو


سوزاندنِ خشڪـ و تَر برایتـــــ یڪسان !



زهرا موسی پور(مینو.م)

شهریور ۹٤

پیمان سبز

در محضر عشق، قلب ما را عهدی ستـــــ


شیرینیِ آن فرا تر از هر شهدی ستـــــ


بی واسطه بسته ایم پیمانی سبــــز


با سرور و سیّدی ڪه نامش مَهدی ستـــــ


زهرا موسی پور(مینو.م)

تلخی

آن قدر ڪه اصرار به رفتن می ڪرد


بی میلِ خودم، دست ڪشیدم از او


تلخیش به ڪام من، هنوزم باقی ست


طعمِ عسلـــی را ڪه چشیدم از او !


زهرا موسی پور(مینو.م)

الهه ی زمان

یڪـ عمر هوای شعرِ من ابری بود


هر چند ڪه آفتاب، خوش می تابید


بر فرض الهه ی زمان هم بودم


باز عقربه های ساعتم می خوابید!


زهرا موسی پور(مینو.م)

شهریور ۹۴

www.ZAHRAMOOSAPOOR.ir

خدای مهربان من...

خدای مهربان من

که در وَرای ابر ها

نظاره گر شدی بر این

وفور و حجمِ جبـــــر ها


حقارتِ پیادگان

به دیده ی سواره ها

تباهی گرسنگان

به نفع باده خواره ها


گناه جبـــــریِ زنی به

بسترِ زباله ها

و هَتک پرده ای که شد

محلّ دفن ناله ها


وَ از خیانت سگان

هلاک و مرگـــــ گلّه ها

فساد و فقر و خود زنی

به شهر ها، محلّه ها


جسارت زنان هرز و

انحطاط مرد ها

اُفول خانواده و

بقـــــای رازِ درد ها !


سقوطِ شهر شب زده

اُفول تک ستاره ها

غروب زرد عاشقان

تکرّر دوباره ها...


خدای مهربان من

که در سکوتِ سال ها

تو شاهدی شکستنِ

جوانه ها، نهال ها


بیا_ نترس از زمین و

ظلمِ آفریده ها

به یک اشاره پاره کن

گلوی این دریده ها !


زهرا موسی پور (مینو.م)

شهریور ۹۴

غم انگیز ترین لبخند

خسته نیستی؟

از تکرار هر افق

که تنها، دوباره دیدنش را

به انتظار نشستی

وَ او در گوشه ای از دنیا

همین افق را

با دیگری، به نظاره می نشیند،

بی آن که تصویری از تو

در ضمیر نا خود آگاهش

رخنه کند!


نا دانسته تن به

اسارتی دادی 

که قطر میله هایش

یک عمـــــر را

در خود حبس کرد!


پایبندِ کدام حسّ و کدام سوگند بوده ای

که او نیست

و در قرنطینه ی کدام عهد جا مانده ای

که او خود را از آن

وا رهانید؟


‌هر از گاهی

لنز نگاهت را تنظیم کن

شاید واضح تر ببینی

تصاویر آن چه را

در دراز مدّت

بر سر خویش آورده ای.


وَ غم انگیز ترین لبخندت را بزن

که شب های اشک بارِ

بسیاری، تو را

در راه اند.


زهرا موسی پور(مینو.م)

www.zahramoosapoor.ir


مرگ

لاینم را  با غزلی ڪه اخیراً سروده ام، به روز ڪردم، مِنهای بیتِ نخست (مطلع).



ای اَبر_ بِشوی جایِ پا هایم را

از خاڪـِ زمین به بارش آذاری


بگذار نمانَد از من و اشعارم

در خاطرِ یار بی وفا، آثـاری


بر سنگـــــِ سیاه خوابـــــ گاهم رَد شو

از گریه و خنده اش بده آماری


او بود ڪه با دو دستـــــِ خود از غم ریختـــــ

روی تن نیمه جانِ من، آواری


در حَصر اتاقِ سوتـــــ و ڪورم، یڪـ عمر

من بودم و قابـــــ عڪسِ بر دیواری


تصویر نگاه بی فروغش می بستـــــ

مجرای تنفّسیِ هر جانداری


اِشباع ڪه شد دل از غمی ویرانگر

مرگـــــ آمد و ڪرد با تنم دیداری!


زهرا موسی پور(مینو.م)

شهریور ۹٤


آذار : ماه آذر ڪه شهره به غارتگری ست و نماد اوج سرما در فصل پاییز است.


آی دی لاینم :  min0o


شهید

یڪـ سوره به یاد شان قرائتـــــ ڪردیم


گفتیم ڪه ما نَماد هر چه مَردیم


ڪندیم دل از حماسه هاشان ، آرام


حالا « خـــودِ ما » برای آنان دردیم !


زهرا موسی پور(مینو.م)

شهریور ۹٤


آدرسِ وبسایتم:

www.ZAHRAMOOSAPOOR.ir

آی دی لاینم:   min0o