زهرا موسی پور فومنی (شاعر و ترانه سرا )

زهرا موسی پور فومنی (شاعر و ترانه سرا )

نگارنده‌ی مجموعه غزلِ (خواب بی تعبیر)_نشرِ پارسی‌سرا
زهرا موسی پور فومنی (شاعر و ترانه سرا )

زهرا موسی پور فومنی (شاعر و ترانه سرا )

نگارنده‌ی مجموعه غزلِ (خواب بی تعبیر)_نشرِ پارسی‌سرا

مادر

هر کس که خواست جای تو را پر کند، نشد

مادر،  برای من بطلب  صبر  از خدا


#زهرا_موسی-پور-فومنی

#تک_بیت

اوج

دلتنگی‌اَم به اُوج رسید ای عشق

آغاز کن  سفر به خیالم را

قطعاً تو بهتر از همه می فهمی

در این فلان‌فلان‌شده  حالم را


زهرا موسی پور فومنی

#بداهه

شاهدی...

خدا !

از  زندگی که خیر ندیدیم, شاهدی

در انتظار  مرگ  نشستیم تا برسد!


زهرا موسی پور فومنی

آغاز امامت ابا صالح

روزی که خدای قادر و حَیّ وَدود

در های بهشت را به روی تو گشود

تنها سببش به ضِرس قاطع  ای دل

آغاز امامتِ ابا صالح بود


زهرا موسی پور فومنی

کار جالب


گفتی‌همه‌جا که   کار جالب کردم
یک معجزه در نقلِ مطالب کردم
پیش‌آمده لحظه‌ای بپرسی از خود؛
این چیست که‌جای شعر قالب کردم؟!
زهرا موسی پور فومنی

خواب بی تعبیر

تعبیرِ کتاب " خواب بی تعبیرم "

از عشق در این راه کمک می گیرم

تردید نکن بدون همراهیِ تو

با هر نفسی که می کشم می میرم!


زهرا موسی پور فومنی

نقطه ضعف

هر گوشه که  پا گذاشتی روی زمین

این آدمکانِ شوخ  امّا کم‌بین

هِی زور زدند و خود خوری‌ها کردند

تا نقطه‌ی ضعف‌از  تو بگیرند, همین!


#زهرا_موسی پور_فومنی

خیر ندیده ها

چون قایِقَکی بدون پارو هستند

در سایه‌ی مرگ, نوش دارو هستند

این خیر ندیده های از خود راضی

یک مشت کلاغ قارقارو هستند


زهرا موسی پور فومنی

شعر خاص

خلوصِ نیّت من از نگاه من پیداست

بیا به ساحلِ امنم که خانه‌ات این‌جاست

اگر چه گاه دلم بی قرار و طوفانی‌ست

خودت ببخش که بخشش به ذاتِ خود زیباست

به چشم‌هام کمی خیره شو, بفهمی مَرد؛

بدون تو زنِ این شعر خاص. نابیناست

اگر دلت شده در حصرِ سینه‌ات مجنون

بدان که راهی دشتِ جنون, دل لیلاست

اگر که پر شود از جنّ و اِنس دُور و برم

قبول کن منِ در من  بدون تو تنهاست

رسانده‌اَم غزلم را به گوشَت و دیگر

چه احتیاج به حرف و اشاره و ایماست


#زهرا_موسی_پور_فومنی

از کتاب #خواب_بی_تعبیر

انتشاراتِ پارسی سرا

پا بوسی

بی هیچ سفینه تا فضا خواهم رفت

با بدرقه‌ی حُسنِ قضا خواهم رفت

حدس تو درست است, به امّید خدا

پا بوسیِ حضرتِ رضا خواهم رفت


زهرا موسی پور فومنی

نطق

این عینِ دو رنگی است که #بیداد کنی،

درباره ی #عدل  نطق ایراد کنی...

مجموعه ی اضداد، مبادا خود را

یک آدم منطقی  قلمداد کنی


زهرا موسی پور فومنی

ژست عاشقانه- تک بیت

باید صبور باشی و  تو دار، آدمک!

تا ژستِ عاشقانه برازنده ات شود.


زهرا موسی پور فومنی


فتیله پیچ

نیشگونم بگیر تا بِجَهَم

از میان سرابِ این کابوس

قعر دریا فتیله پیچ شدم

در خَم هشت پای اختاپوس...


زهرا موسی پور فومنی

دل‌خوش کُنَک ها

دل ‌خوش‌کُنک ها را وفایی نیست

سرگرمیِ حالای تو هستند

بازار یاب ساده لوح، اینان

دکّان بی کالای تو هستند...


زهرا موسی پور فومنی


کشیده...

در خواب ندیده  قمر و تختی را

سیگار ⇦کشیده⇨ پشتِ هم سختی را

این نسل مَجاز بازِ  اعصاب‌ندار

هرگز نچشیده طعم خوشبختی را


زهرا موسی پور فومنی


وجه شبه

من جز خدا به کی بدهم دل را؟

این سازه ی بنا شده از گِل را

مست از گناهِ سَر خود و غافل را

با هیچ، هم‌جوار و معادل را!


جز #او برای او  که پناهی نیست

تاعرش،  بی مبالغه راهی نیست!


در ها همه به روی دلک بسته است

از پشتِ هم تپیدنِ خود خسته است

با آن که یک مهندس بر جسته است

شیئی که ساخت، هاونِ بی‌دسته است


در یک کلام جا زده این یارو

از بام،  برف هاش نشد پارو


او جز خدا به چی بشود معطوف

او که شده به بی هدفی معروف

در سینه اَم شبیهِ سَر یک بوف!

_وجه شَبَهْ؟ _فضولیِ‌تان موقوف!


بیچاره می شود،  نشود   مؤمن

می میرد از همین مرضِ مُزمن


می خواهد از خودش بِکِشد بیرون

آن تیر را که  قاعده شد در خون

از یک کمان، رها شده  بی قانون

با آن سُمومِ مُهلکِ گوناگون


طفلک به جز خدا که ندارد راه

باید شود از عاقبتم آگاه


صاحب ندارد این دل لا مَصّب

روزم سیاه و سرد تر از هر شب

می سوزد از هوا زدگی در تَب

امّا نکرده باز لب از    آن لب!


وقتِ اذان رسیده و معذورم

چندی‌ست از فرایض دین دورم!!


زهرا موسی پور فومنی

پروده ی دست های کوروش...

دور از دَله‌بازی و  توحُش هستیم

از ذهن زمانه در تراوُش هستیم

معیار حقیقتیم و آزادی،  چون

پرورده‌ی دست های کوروش هستیم


#ابراهیم_سحری_فومنی

بدون هدف

طلوع می کنم از مغربِ نگاه شما

جداست راه من از ایده آلِ راه شما

به نامِ " عقل " قسم، بعد از این نمی اُفتم

دوباره مثل گذشته  درونِ چاه شما

تمامِ عمر دراز و بدون فایده‌تان

به سمتِ بی‌خِردی بوده، قبله‌گاه شما

چنان بدون هدف مُهره جا به جا کردید

که کیش و مات شد از بَدو قصّه، شاه شما

به جای آن که خدا، تکیه گاه‌تان باشد

در این جهان شده ابلیس سر پناه شما

ولی حقیقتِ دنیا  فقط همین جمله‌ست:

کسی به غیرِ خدا نیست دادخواهِ شما


#زهرا_موسی_پور_فومنی

از کتابِ #خواب_بی_تعبیر (مجموعه غزل)

انتشاراتِ " پارسی سرا "


آن حضرت

زندگی در جهان به هر قیمت،

نام اصلی‌ش می شود، ذلّت.

اهل سازش‌گری نبود #حسین

مرگ را بر گُزید آن حضرت...


زهرا موسی پور فومنی

#اربعین_حسین

آبروی کوروش

ما با ژِنُم اصیل‌مان خوش هستیم

بر خاسته از خونِ سیاوُش هستیم

نه اهل دروغیم، نه دزدی، نه ریا...

ما ضامنِ آبرویِ #کوروش هستیم


زهرا موسی پور فومنی

#هفت_آبان

قانع شده

از خاطرِ شعر، خستگی را دَر کن

احوالِ خوشِ ترانه را خوش‌تر کن

فریاد نزن که عاشقی،  آی اِروس!

قانع شده اِفرودیت ِ تو ،  باور کن


زهرا موسی پور فومنی

نسلِ جیز

آنان که تَک آمدند و حالا جفتند

بی‌وقفه به نسلِ جییییز، زِککککی گفتند

با این‌که سریع و مطمئن می تازند،

یک روز از اسبِ خنگ‌شان می افتند*


#زهرا_موسی_پور_فومنی

*خنگ: نوعی اسب

هیچ کس_ تک بیت

بُت ساختی از "هیچ‌کس"

تا شد برای خود، کسی

حالا به چشمش خیره شو،

یک خَر نمی بینی در آن؟!


#زهرا_موسی_پور_فومنی

در ادامه

سکوت را بِچِزانیم و حرفِ حق بزنیم

کتاب‌های خدا را کمی ورق بزنیم

زبانِ سرخِ قلم، تشنه‌ی سَری سبز است

پُلی به لحنِ جسورانه‌ی شفق بزنیم

فضای بُطریِ اندیشه، واژه ها دارد

تَلنگری به گلوهای بی‌رمق بزنیم

تنورِ منطق و دل را دوباره گرم کنیم

نه این که یک‌سَره حرفِ بیات، سَق بزنیم

به نردبانِ سخن، می نَهیم محکم پا

بگو   خدا نکند در ادامه،  لَق  بزنیم!


#زهرا_موسی_پور_فومنی

از کتابِ #خواب_بی_تعبیر (مجموعه غزل)