ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بانوی رنج دیده ی تو، توی آینه
تنها نشسته است در آن سوی آینه
ای دل، برای دیدن زیبایی اَش، برو
دستی بکش فقط، به بَر و روی آینه
در پاسخ نمایش هر روزِ چهره اش
باید شوی شبانه دعا گوی آینه
در هر تپش بگو به خداوند جیوه ها
مُتشَکّری از این همه جادوی آینه.
بانوی زخم خورده اَت ، امّا تمام عمر
در خود شکسته از تبِ تابوی آینه
با یک گلو کتابِ مصوّر نشسته است
در خلوت بدون هیاهوی آینه...
زهرا موسی پور