ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
حقیقتی شده مخفی میان اشعارم
غمی که می دهد از لج، مدام آزارم
خدا نخواست بفهمم که «عشق» یعنی چه
«هَوَس» که جای خودش، بی خیالِ این کارم
نمی شود که تَمَرُّد کنم از اَمرِ خدا
نمی شود که از این قبله دست بر دارم
چه حکمتی ست در اِعراضِ آن دو تا از من
چرا به غدّه ی بد خیمِ غم گرفتارم
خودم نخواستم از عشق بی نصیب شوم
که بر پذیرش این جبر شوم ناچارم
امید من همه، آرامشِ پس از «مرگ» است
خدا کند برسد از سفر «پرستارم»
زهرا موسی پور