ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
وضع آشفته ی تو را دیدند
جای گریه، برات خندیدند
بعدِ آن ابلهانه پرسیدند:
روی زخمت نمک نپاشیدند؟!
خر به خر طعنه می زند: عَر عَر
خواستم جایِ تو گلایه کنم
استنادی به چند [آیه] کنم
[شعر] را حربه ی کنایه کنم
یک عدد سنگِ پا کرایه کنم...
دیدم افسوس، می رود به هَدر⇧
پدرم گفت: لال شو دختر
مادرم هُول کرد و زد بر سر
سرخ و زرد و سفید شد خواهر
از برادر نگو، که او بد تر...
عشقِ من هم که می زند پَر پَر⇩⇧
به خودم قول داده ام امشب
که سلامی دهم به رسم ادب
بر خران از جلویِ شان نه عقب
تا نگویند بعد از این چه عجب...
وضع آشفته ی تو را، چه خبر؟!!
زن بمان و بِایست روی دو پات
مرد باش و بلند شو از جات
به الاغی که خنده کرد برات
فحش نه... هی نگو: [کجاش و کجات]
حقّ خود را بگیر از او و بِبَر...
#زهرا_موسی_پور_فومن