ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
آزاد نخواهی شد از بندِ ستم انسان!
هر چند به پا خیزی، چون رود کنی طغیان
از اوّل خلقت تا هر داوْ فقط ظالم
بُرده است و خدا بوده بر حرکتِ او عالِم
شاید که موّقت ظلم، محدود شود یک روز
اما نشود نابود. این است کمی مرموز!
دستی است پسِ پرده، نا مرئی و شیطانی
دستی که ندارد بر انسانیت ایمانی.
گاهی شده ای مست از نوشیدنِ آزادی
نوشی که نپاییده در خَلسه ی آن شادی.
بسیار خطر کرده درطِیِّ زمان مظلوم
امّا شده از حقّ اش در بُعد مکان محروم
انگار خلاصی نیست از شَرّ و مَصادیق اش
بسیار گذر کرده خیر از لبه ی تیغ اَش
شد حاکم مطلق _ او *_ بر روی زمین، گویا
آزاد نخواهد شد از سیطره اَش دنیا
زهرا موسی پور فومنی
*نوشِش بر وزن جوشش و به معنای نوشیدن، بدون توجّه به لازم یا متعدی بودن آن.
*شَرّ.استفاده از ضمیر او و جانبخشی به شَرّ ، صنعت تشخیص.