ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در آب سِی٘ر کردیم
شَر را نه خیر کردیم!
تمکین به غیر کردیم
آثار خبطِمان را
وارونه شِیر کردیم!
سودایِ ناله هستیم
همرازِ لاله هستیم
صدها مقاله هستیم
در دیدِ دُگم، امّا
کاغذ٘ مچاله هستیم
گفتی که وقت، تنگ است
در مرزهاش جنگ است
صَرفِ سکوت، ننگ است...
گفتم: قبول، امّا
اینک قلم، تفنگ است
خود را به غم سپردیم
دندان به هم فشردیم
آرامبخش خوردیم
افسوس با اُوِر دُوز
در رختِخواب مردیم!
آوای بربط٭ آمد...
بوی سیاست آمد
در حین یک chat آمد
از چپ، دو جنسه ای با
اعصابِ خط خط آمد!!
باید گریخت از ما
از مای یُبس و تنها
سختست کار، امّا
با عشق می شود رفت
بی هیچ اشاره، ایما
بس کن خیالگی٭ را
آن چند سالگی را
نطقِ اطالگی را
با دشمنان٘ : (خودی ها)
این هم پیالگی را
#زهرا_موسی_پور_فومنی